میتلاشم

تلاشنامه یک تازه وارد

میتلاشم

تلاشنامه یک تازه وارد

درباره بلاگ

اندر حکایات روزانه من در اینترنت

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان
۱۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۱:۲۵

همه چی هیچی

سلام بعد از مدت طولانی
وقتی تنبلی میکنی و مطلب فرستادنو عقب میندازی حالا از رو تنبلی یا به بهانه نداشتن موضوع مناسب کم کم سرد میشی و یادت میره مطلب بزاری
پس بهتره دوباره شروع کنم
امشب از خودم میگم
وقتی علایق آدم زیاد میشه و بینشون گیج میشه و نمیدونه دقیقا کدومو میخواد میشه یکی مثل من
تو خیلی از زمینه ها از دوستام سر بودم ولی چون میخواستم همشونو تقویت کنم حالا تو همشون از دوستام عقبم
تازه وضع وقتی بدتر میشه که به جای کنترل علایق داره دایره ی وسعت موضوعات مورد علاقم روز به روز رشد میکنه
حالا من موندمو این دامنه ی وسیع حالا کمکم دارم خودمو کنترل میکنم
میگم چطوری
خیلی ساده کاری رو که روز اول باید میکردم دارم الان انجام میدم
برنامه ریزی برای آینده اینکه دقیقا میخوام چیکار کنم
حالا نه اینکه دقیقا بدونم ولی تقریبا میدونم میخوام چیکار کنم
پس میتونم برم سراغ مسیر حرکتم
مشکل دومی که وجود داره دانشگاهه
دو نظریه وجود داره بعضیا میگن واجبه بعضیا هم میگن مزاحمه
من میگم واجبه اما نتونستم باهاش انعطاف لازم رو داشته باشم
ولی خوب از علمای بزرگ دونفر که اسمشونو یادم نمیاد
یکیشون درس زیادی خوند و دید هیچی نفهمیده رفت دنیارو گشت تا فهمید چی خونده سر پیری عارف شد
یه نفر کم خوندو فهمید چی خونده زودم نتیجه گرفت
.
.
.
این مطالبه گنگو نمیدونستم چرا گفتم ولی به اینجا که رسیدم فهمیدم چی شد
.
.
امروزه اینقدر حجم اطلاعات و .... وجود داره که بینشون گیج شدیم
باید یه دیوار دورمون بکشیم و آشغالا رو بندازیم بیرونش تا بفهمیم چی به چیه
هر کس به اندازه ظرفیت مغزش میتونه پردازش کنه جا واسه این همه موضوع و بحث که تو دنیا هست نمیمونه
۰۶ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۳۶

فیلترشکن

اینم معضلیه واسه خودش
داشتم فکر میکردم امشب چی بنویسم دیدم امروز یه صحبتایی از قانون و دور زدنش شد بعدشم من که بعضی اوقات فیلترشکن دارم
اومدم نگاه کردم ببینم حکمش چیه دیدم شرعا میگن قانون و قانونا میگن فروش جرم استفاده بلامانع
دیدم چی شد
نمیدونم چجوریه یه تجارتی که تاجر ممنوعه که بفروشه اما خریدار حق داره استفاده کنه
خوب وقتی یکی حق فروش نداره ما هم نخوایم با یه مال حرام خور تجارت داشته باشیم باید بریم از رایگانش استفاده کنیم؟
خوب بندگان خدا حداقل این یکی امنیتش از رایگانا بهتره
حالا درسته سرعت بالاتری هم میدنا ولی بالاخره دیگه...
نمیدونم شاید وقتی باید استفاده کرد بهتره اطلاعاتمون لو بره یا شایدم بهتره به بعضیا کمک کنیم پول حروم گیرشون بیاد
واقعا پیچیدست
۰۵ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۴۶

بخت 1

قبلا گفتم بخت چیه

خوب بازم برسیم به نامه امام خامنه ای

این نامه تاریخ خوبی، بدی و تجربه رو به رخ همه کشوند

تجربه ی خشونت که همیشه کارنامه غربیا توش ننگین تره تا اونجا که حتی شهید مطهری تاریخ برخورد های اروپا رو با روز عاشورا مقایسه نکرد

تجربه ی برخورد اسلام نسبت به غیر مسلمونا که بالا ترین درجه ی دوستی با دیگر ادیان الهی و کمترین برخورد با غیر یکتاپرستان رو داره

تجربه ی خوبی اسلام و بدی غرب رو به وضوح به رخ میکشه

البته حواسمون باشه برخوردهای دوگانه قرآن در کنار سیره پیغمبر معنی و مفهوم داره و بدون اون همه فکر میکنند اسلام دین خشنیه

و منظور از غرب هم ایدئولوژی ایه که از اونجا شروع شده و جهان رو به هم ریخته حال در هر دوره ای ظاهری به خودش گرفته

زمانی به بهانه سرزمین مقدس به شرق لشکر میکشه زمانی به بهانه ی آزادی و ....


تاریخ شرق بی عیب نیست فقط کارنامه ش در کل نمره ی بهتری داره

هیچ حکومت بیخدایی درست حسابی از آب در نمیاد

مثل مغولا که انصافا ضربه ای که حداقل به ایران زدن شاید غرب هرگز چنین کاری با ایران نکرده باشه

اما به هر حال اونا دشمنی هستن که دیگه نیستن اما ایدئولوژی غرب هنوز زنده و قدرتمنده

۰۵ بهمن ۹۳ ، ۰۲:۱۷

نامه

ماجرای نامه امام خامنه ای را تقریبا همه میدودنند

علاوه بر اینکه زیرکی ایشون همیشه جالب است و همیشه رفتار ایشون با هر چیز درسی به من می آموزد.

و اینبار درسم این بود:

میدونستم که تاریخ برای گیر کردن نیست اما فکر میکردم فقط برای درس گرفتن و تجربه است و ارث ما از تاریخ همان تجربه هاست و این چیز بزرگی برای ماست

اما امام به من فهموند که تنها ارثیه ی تاریخ اسلام آموزه ها و تجربه ها نیست

ارثیه ی دیگری داریم که میشه نامش رو آبروی دین هم گذاشت

اگر بیخدایی بیاد و تاریخ مسیحیت رو ورق بزنه نمیشه از تاریخ قدرت داشتن کلیسا دفاع کرد و حضرت عیسی هم دین مسیحیت رو در عبادت اجتماعی ترویج چندانی نداد(فرصتشو نداشت)

اما آیا هیچ کس میتونه به سیره پیامبر ایرادی بگیره؟ پیامبر فرصت داشت همه وجهه های دین اسلام رو نمایش بده و فقط کافیه سیره ش و قرآن رو بخونیم تا همه وجهه های دین اسلام رو بشناسیم

امام خامنه ای تیری رو در زمانی شلیک کردن که ما فکر میکردیم دنیا از اسلام داره بدش میاد اما این تیر همون تبدیل نهدید به فرصته

حالا که اسلام توی دنیا مطرح شده همه چشمشون به بغل گوش ما و داعشه و این یعنی ما میتونیم همزمان با داعش اسلام رو به دنیا معرفی کنیم

وقتی انقلاب پیروز شد دنیا به طرفش نگاه کرد و وقتی جنگ شروع شد ایران نتونست به دنیا بگه اسلام چیه

حالا دشمنمون داعش به ما فرصت داده تا یه تریبون بزرگ داشته باشیم و به دنیا بگیم اسلام چیه

البته اون دوره ما باید میرفتیم و اسلام رو معرفی میکردیم و این دوره باید کاری کنیم که اونا بیان و بخوان که اسلام رو بشناسن

۰۴ بهمن ۹۳ ، ۰۱:۱۳

رسانه!!!!!!!!!

داستان:

دوشب پیش سوالی تاریخی برام پیش اومد و طبق معمول رفتم سرلغ ویکی پدیای دم دستی کم دردسر و گشتم و گشتم تا رسیدم به برمه یا همون میانمار خودمون تا اینجا مطالب خوب بود و مفید از نظر من ولی بعد متوجه شدم اثری از کشتار مسلمونا توی صفحه اش نیست و خوب برام سوال شد توی صفحه ی بودایی ها چطور؟

و دیدم که بله خبری نیست.

اون وقت بود که یاد جمله ای افتادم که همیشه من رو اذیت میکرد

تاریخ را فاتحان مینویسند

همیشه میگفتم که نمیتونه این درست باشه

چون بیشتر اوقات این مظلومای تاریخ هستن که تاریخو نقل میکنن حتی اگه تو یه دوره بشه این تاریخو مخفی کرد بالاخره سر باز میکنه

و این یه مسئله ی کمیابه

و فهمیدم چطور این مسئله ممکنه

تاریخ را رسانه ها مینویسند

این درسیه که من از ویکی پدیا یاد گرفتم

تاریخ فکر مردم رو کنترل میکنه و این قدرت رسانه ها هستند که اخبار رو کنترل میکنن

اخبار برای ما تاریخی برای آیندگان ماست


چرا این مطلبو نوشتم؟
نمیدونم، شاید برای شما مفید بود
۰۲ بهمن ۹۳ ، ۰۳:۳۰

شروعیه

اینجایم در آغاز کار خسته از تنبل بودن و خسته تر از خسته بودن و همیشه اینطور شروع میشود با آتشی تند برای راه اندازی کار و سردی برای ادامه ی آن
نصفه شب است و مینویسم چون نمیخواهم تکرار کنم سردی هایم را
مینویسم با آنکه میدانم قلم رسایی ندارم و نوشتن نمیدانم ولی مینویسم چون میدانم بالاخره باید بنویسم.
حکایت این وبلاگ چیست؟ دقیقا نمیدانم و فقط یک جواب وجود دارد و آن اینکه میدانم قرار است سنگی باشد از جنس سنگ برای نوشتن تجربه هایم و بدی هایی که از خودم میبینم و خوبی های دیگران تا مانند سنگ حک شود بر زندگیم
پس رمزی داریم بدی خوبی تجربه
بخت
با این رمز باز هم کار داریم
البته بعدا.....